وبسایت روشنگری

سال اقتصادی مقاومتی اقدام و عمل

اجساد بي سرو دست با لباسهاي عادي در خيابانها افتاده است:
هفته نامه آسمان در گزارشي با تيتر "خسته از درگيري در آرزوي اصلاحات" نوشت: این روزها تصویر جنگ سوریه همان تصاویر اجساد بی‌ سر و دست است که لباس‌ های عادی به تن دارند و تنها اسلحه ‌ای کنارشان افتاده است. تصاویری که شبکه العالم این شانس را داشت تا زودتر از شبکه‌ های دیگر آنها را ضبط کند...
بولتن نيوز: هفته نامه آسمان در گزارشي با تيتر "خسته از درگيري در آرزوي اصلاحات" نوشت: این روزها تصویر جنگ سوریه همان تصاویر اجساد بی‌ سر و دست است که لباس‌ های عادی به تن دارند و تنها اسلحه ‌ای کنارشان افتاده است. تصاویری که شبکه العالم این شانس را داشت تا زودتر از شبکه‌ های دیگر آنها را ضبط کند...

هفته نامه آسمان در آخرين شماره خود به موضوع سوريه پرداخته است و موضع درگيري هاي سوريه را همانطور به تصوير كشيده كه BBC ، VOA ، REUTERS ، رژيم صهيونيستي، آل سعود و ديگر رسانه هاي بيگانه به نمايش مي گذارند. گزارشي كه به زبان يك خبرنگار زن كه ادعا مي شود به شهر دمشق اعزام شده و اخبار را از روي واقعيتهايي كه خود به چشم ديده است و به گوش شنيده است به نگارش درآمده است. هفته نامه آسمان و نگارنده اين اثر تخيلي و دراماتيك در گزارش خود سعي مي كند كه بگويد در آماج حملات و درگيريهاي موجود در سوريه به شهر دمشق وارد شده و به عينه هر آنچه را كه تعريف مي كند واقعيت است؛ و رويا پردازي هاي خود را با سربازان خيالي به واقعيت پيوند مي زند.

گويي موضع ايران در قبال سوريه و لزوم بر حمايت از اسد چيزي است كه مسئولين هفته نامه آسمان از آن ناآگاهند. مواضعي كه در اين شماره از روزنامه آسمان گرفته شده است موضعي است كاملا بر خلاف منافع ملي جمهوري اسلامي ايران و صد درصد موافق با كساني كه به فكر كاستن از اقتدار جمهوري اسلامي ايران هستند. تضعيفي كه ممكن نمي شود مگر با حذف اسد و عبور از خاكريز جمهوري اسلامي ايران در برابر رژيم تا بن دندان مصلح و ظالم صهيونيستي كه بارها و بارها ايران را تحديد كرده و در پي حذف موانع اندكي است كه محو كامل فلسطين اشغالي را از روي نقشه هاي جغرافيايي رقم خواهد زد.

هفته نامه آسمان با قلم اعظم محبي نيا كه ادعا شده است شخصا و به عنوان خبرنگار در سوريه حضور داشته! مي نويسد: این روزها تصویر جنگ سوریه همان تصاویر اجساد بی‌ سر و دست است که لباس‌ های عادی به تن دارند و تنها اسلحه ‌ای کنارشان افتاده است. تصاویری که شبکه العالم این شانس را داشت تا زودتر از شبکه‌ های دیگر آنها را ضبط کند. تصاویری از جوانان به خواب رفته، مردانی از جنبش اخوان‌ المسلمین یا ارتش آزاد که در منطقه میدان در دمشق مغلوب نیروهای ارتشی شدند. وقتی در دمشق که حالا به جای توریست و زائران میزبان آوارگان شهرهای حمص، حماء ادلب و حلب شده است به‌ دنبال جواب این سوال می ‌گردی که چرا مخالفان و منتقدان حکومت راه دیگری به جای جنگیدن و مقابله نظامی را انتخاب نکردند، به سختی به جواب واحد و مشخصی می‌ رسی.

«حکومت اهمیتی به تظاهرات مسالمت‌ آمیز ما نداد، مخالفان ابتدای ناآرامی‌ ها منتقدانی بودند که خواهان برکناری بشار اسد نبودند و مقابله نظامی را هم نمی‌ خواستند. ما هر جمعه تظاهرات بدون درگیری و خشونت داشتیم اما فایده‌ای نداشت.» این جملات را مردی گفت که اهل منطقه زینبه دمشق است. اما یکی از جوانان استان کردنشین قامشلی که این روزها مردم شهرش به جمع معترضان حکومت پیوسته‌ اند می‌ گوید: مسلح شدن مخالفان و شدت گرفتن مقابله مسلحانه، فرصت هرگونه فعالیت مدنی برای مقابله و مخالفت با دولت را گرفت.

خبرنگار خيالي هفته نامه آسمان در دمشق در ادامه مصاحبه خيالي خود با سربازان و مردم خيالي اي كه هر گز آنها را نديده است و تنها به خاطر اخباري كه از سوي رسانه هاي غربي به وي القاء شده است ادامه مي دهد: جوان قامشلی هیچ چیز از تفکرات اخوانی‌ ها یا اهداف شورای ملی و ارتش آزاد سوریه نمی ‌داند. او فقط یک سرباز وظیفه بود که در ایستگاه بازرسی جاده‌ ای خدمت می ‌کرد که یک روز از پست خود فرار کرد و دیگر به ارتش بر نگشت. وی مدتی را در عراق و ترکیه پناه گرفت و به تازگی برای دیدن خانواده ‌اش به سوریه برگشته است می‌گوید: اگر در ارتش باشی باید کسی که در مقابلت قرار گرفته را بکشی وگرنه کشته می‌شوی، این را فرمانده‌ام می‌گفت. از جوان قامشلی می‌پرسم چی شد که از ارتش فرار کردی و وی تعریف می‌کند که یک روز در ایستگاه بازرسی جلوی اتوبوس مسافربری را گرفتند و همانطور که دستور داشتند تنها مردان را بازرسی کردند و به زن‌ها اجازه دادند رد شوند، اما یک مرتبه یک زن با چادر و روبنده سیاه جلوی آنها قرار گرفت، چادر خود را کنار زد و و با مسلسلی نیروهای امنیتی را به رگبار بست. هرچند که توسط یکی از ماموران کشته شد اما توانست ۱۲ نفر از ماموران را هم بکشد. وی افزود: بعد از این حادثه، واقعا حرف فرمانده‌ام را درک کردم اما باز هم توان کشتن کسی را نداشتم برای همین از ارتش فرار کردم.

در خیابان‌ها و میدان‌های اصلی شهر، پسران نوجوان و جوانی را می‌بینید که تفنگی در دست دارند و حفاظت شهر را به عهده گرفته‌اند درحالی‌که تنها یک جلیقه ضد گلوله به تن دارند. گاها بیشتر از ۱۶ سال ندارند و بعضی هم به ۳۰ سال می‌رسند. تفنگ‌هایی که به دستشان است کهنه و قدیمی به نظر می‌رسد. اینجا وقتی می‌خواهی از چرخش آزاد اطلاعات و نقش رسانه‌های مکتوب و اینترنتی در انتقال جریان فکری حرف برنی باید ساعت‌ها توضیح بدهی و در نهایت هم به جواب مشخصی نمی‌رسی. هرچند که مردم و مخالفان مدت‌هاست خبرهای کشورشان را از طریق شبکه‌های عربی منطقه از جمله العربیه و الجزیره دنبال می‌کنند و به انتقال تصاویر درگیری‌ها هم از طریق اینترنت و موبایل آشنایی دارند اما هیچ آشنایی یا اعتمادی به روزنامه‌ها برای بیان خواسته‌هایشان ندارند و باید گفت روزنامه‌ها جایگاهی در تحرک و پویایی تفکرات سیاسی این کشور ندارند.

خلاف مفتاح رئیس گروه نشریات «وحده» که دو روزنامه از جمله روزنامه الثوره را منتشر می‌کند برای گزارشگر آسمان لیستی از غیر قانونی بودن نشریات را می‌شمرد که شامل نشریاتی با مضامین اعتقادی، مذهبی، قومی و… است. از مفتاح در مورد نشریات صنفی و دانشجویی می‌پرسم که روزنامه الثوره را از کنار دست خود بر می‌دارد و ورق می‌زند، در صفحات میانی روزنامه چند صفحه را نشانم می‌دهد و می‌گوید در هر ماه چند ضمیمه در روزنامه الثوره چاپ می‌شود که یکی از ضمیمه‌ها در مورد دانشجوهاست. برای این فعال مطبوعاتی توضیح می‌دهم که منظور من نشریات دانشجویی بود که توسط جنبش‌ها و تشکل‌های دانشجویی نوشته شود که گیج و مبهم نگاهم می‌کند مانند وقتی که از ماجده قطیط، نماینده پارلمان و فعال حقوق زنان پرسیدم چرا از موقعیت غیر دولتی بودن خودتان استفاده نکردید تا از زنان و کودکان در جریان درگیری‌ها حمایت کنید؟ چرا سعی نکردید با مخالفان و دولت صحبت کنید؟ می‌خواستم بدانم چرا موسسات غیر دولتی نقشی در کاهش درگیری‌های مسلحانه ندارند که خیلی زود فهمیدم، موسسات غیر دولتی لحن دیگر دولت هستند.

در حقیقت وقتی به دنبال این پرسش می‌گردی که چرا نهادهای مدنی و جامعه روشنفکران در سوریه فعال نیستند تا فضایی میان حاکمیت و توده‌های مردم را تشکیل دهند تا خواسته‌های مردم از طریق این طیف به حاکمیت منتقل یا حتی تحمیل شود، مرتب به کلمات ممنوع بر می‌خوری؛ فعالیت گروه‌های سیاسی و احزاب ممنوع، انتشار نشریات غیر دولتی ممنوع، سخنرانی و گردهمایی ممنوع و…

علی خلیق، استاد ایرانی دانشگاه دمشق به خوبی به یاد دارد که سال گذشته یک استاد دانشگاه با تبر مقابل نیروهای امنیتی ایستاد و کشته شد. خلیق می‌گوید فضای دانشگاه‌ها به شدت لائیک است و هرچند که اعتراض‌های پراکنده‌ای از سوی دانشجویان یا اساتید به جریان‌های اخیر کشور صورت گرفت اما تشکل یا جریان سازمان‌یافته‌ای در دانشگاه‌ها وجود ندارد که در مورد جریانات اخیر به نفع یا علیه حکومت و مخالفان اعلام موضع کند. البته روشنفکرانی در داخل سوریه هستند که با استدلال و دلایل قانونی از دولت بشار اسد انتقاد کرده‌اند، اما تعداد آنها بسیار کم است و فعالیتشان بی‌تاثیر. جالب‌تر اینجاست که وقتی از مخالفان حکومت می‌پرسی، اگر بشار اسد برکنار شود چه کسی را به جای وی انتخاب خواهید کرد؟ هیچ جواب روشن و مشخصی دریافت نمی‌کنی و در مقابل سکوت، تردید و خوش‌بینی مفرطی را می‌بینی. الما مادر ۴ فرزند است، می‌گوید: الان نمی‌توانیم برای آینده تصمیم بگیریم، اگر این حکومت کنار برود می‌توانیم افراد صالح را انتخاب کنیم.

 

می‌گویم افراد صالح را از کجا انتخاب می‌کنید؟ این افراد الان کجا هستند؟ متعلق به کدام جریان سیاسی؟ سکوت می‌کند. الما و شوهرش وکیل دادگستری هستند و اهل شهر طل. بیش از دو ماه است خانه خود را که حالا احتمال می‌دهند ویرانه شده باشد، ترک کردند و در هتلی در میدان مرجه دمشق ساکن شدند. وی برای به‌دست گرفتن حاکمیت سوریه، هیچ کدام از جریان‌های مخالفان را کامل نمی‌داند. از الما می‌پرسم در مورد رهبر شورای ملی (مخالفان) چه می‌داند؟ می‌گوید هیچ. می‌پرسم نام رئیس این شورا را می‌داند؟ از شوهرش سوال می‌کند، او هم نمی‌داند. بیشتر مخالفان حکومت بشار اسد در دمشق حتی نام رئیس شورای ملی را نمی‌دانند، از خشونت‌های ارتش آزاد خسته و بیزارند و چیزی غیر از اسلامی بودن جریان اخوان‌المسلمین برایشان مهم نیست. حسن لیدر تور زائران ایرانی هم نام رئیس جدید شورای مخالفان سوریه را نمی‌داند. حسن از کردهای سوریه است که به تازگی شناسنامه سوری دریافت کرده و الان از حامیان حکومت بشار است محسوب می‌شود. اما دوست حسن که او هم کرد است از مخالفان سرسخت دولت بشار اسد است، وی می‌گوید: این افرادی که در خارج از سوریه می‌نشینند و تصمیم می‌گیرند، منتخب ما نیستند و ما آنها را قبول نداریم.

پیدا کردن طرفداران جنبش اخوان‌المسلمین، سخت‌ترین و خطرناک‌ترین کاری است که می‌شود در سوریه کرد. بیش از نیم قرن است که حامیان این جنبش اسلامی، به‌طور مخفی و زیرزمینی فعالیت می‌کنند و سیستم اطلاعاتی سوریه که اداره استخبارات گفته می‌شود سخت مواظب است تا این جنبش در میان مردم نفوذ نکنند. اما مذهبی بودن مردم و لائیک بودن سیستم حکومتی سبب شده است تا این جنبش میان مردم مقبولیتی نسبی داشته باشد. اما مردم هیچ چیز دیگری از اهداف و برنامه‌های این جنبش برای به‌دست گرفتن قدرت نمی‌دانند. مثلا کسی نمی‌داند موضع این جریان اسلامی در مورد سیاست خارجی، اقتصاد و قانون مدنی چیست. در واقع اکنون اخوان‌المسلمین مانند شورای ملی سوریه دیکته‌ ننوشته‌ای است برای حامیانش. اما برخلاف خوش‌بینی برخی رسانه‌های عربی منطقه این مقبولیت هیچ نشانی از گرایشات سنی در مقابل شیعیان را ندارد. احمد که مدیر داخلی یکی از هتل‌های دمشق است می‌گوید: جنبش اخوان‌المسلمین یک جریان اسلامگرا است و ربطی به سنی یا شیعه بودن ندارد.

اما محمد که دانشجوی رشته مکانیک است، در عین حال که معتقد است جریان اخوان هیچ تفاوتی میان شیعه و سنی ندارد و مقبولیتش به‌خاطر اسلامی بودنش است، از مخالفان به قدرت رسیدن این جریان است. وی معتقد است جریان اخوان‌المسلمین در مصر و ترکیه پیشرفت زیادی داشته‌اند و می‌توانند حکومت را به‌دست بگیرند اما جریان اخوان در سوریه اینگونه نبوده است.

محمد می‌گوید اخوانی‌ها باید آزاد باشند و آزادانه فعالیت کنند اما نمی‌توانند الان به تنهایی از عهده اداره کشور برآیند. وقتی با موافقان و مخالفان حکومت سوریه حرف می‌زنی هیچ کس به شما نمی‌گوید منظورت از حاکمیت چیست؟ در واقع اینجا میان کلمات بشار اسد، دولت و حکومت هیچ تفاوتی نیست. فضای سفید و سیاهی در میان مردم حاکم است که مردم به موافقان یا مخالفان حکومت تقسیم می‌شوند.

مرام، از موافقان بشار اسد است. این دختر دانشجو که نیمه‌وقت در یک شرکت کار می‌کند می‌گوید: مخالفان هیچ توان و کارآمدی برای اداره کشور ندارند. نمی‌توان به آنها اعتماد کرد. ادیب هم که جوان تاجری است معتقد است، بشار اسد سیاستمداری جوان و تحصیلکرده است که به خوبی می‌تواند از عهده مشکلات برآید. در واقع در سوریه تا از کسی در مورد حزب بعث که تنها حزب حاکم است سوال نکنی، کسی به یاد این حزب قوی که تنها جریان تصمیم‌گیرنده در این کشور است نمی‌افتد. البته جواب دقیقی هم دریافت نمی‌کنی. علت این مساله را هم به خوبی می‌شود از در و دیوار شهر فهمید. در همه نقاط شهر عکس بشار اسد دیده می‌شود که در حالت‌های گوناگون است. عکس بشار اسد در همه مراکز دولتی و غیردولتی دیده می‌شود و در تمام روزنامه‌های کشور که البته همه طرفدار دولت هستند بشار اسد شخص اول کشور است. در واقع وقتی مردم می‌خواهند نان بخرند، بلیت اتوبوس تهیه کنند، پیاده‌روی کنند یا… بشار را می‌بینند که با لباس نظامی است، در کت و شلوار است، لبخند می‌زند، عینک آفتابی دارد، جدی و مصمم است، در لباس ورزشی است یا گیاهی را در زمین می‌کارد. سال‌ها به مردم القا شده است که بشار اسد محور قدرت این کشور است همانطور که پیش از این در مورد حافظ اسد این سیاست دنبال می‌شد و همانگونه که در تمام شهرهای ترکیه پرچم سفید و قرمز این کشور وجود دارد تا حس ناسیونالیستی را در این کشور زنده نگه دارد، در تمام شهرهای سوریه نیز تصاویر بشار اسد وجود دارد تا مردم باور کنند حکومت یعنی بشار.

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نویسنده: مهدی آئین پرست ׀ تاریخ: پنج شنبه 19 مرداد 1391برچسب:جنایات وهابیت - عربستان سعودی - منافقین - آمریکاوترور - رژیم صهیونیستی - هنرمندان ضد دینوبی هویت - شیطان و شیطان پرستی - بهائیت و افکار - تروریسم جهانی - انگلیس خبیث -, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , saitroshangari.ir.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com